خاطرات من ودلتنگی هایم



گل من

Hamtaraneh.com



ادامه مطلب

یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

دستهایت را پس میکشـــ ـــی...
خشــ ـــکم میزنــ ــد...
و چقــ ــدر غریبانــ ــه...
چشمهــ ــایم
غصه تنــ ــهایی دستهایم را میخورنــ ــد..
چشمــ ـــانت را میــ ــدزدی
پشت میــ ــکنی و نیشــ ــخند میزنــ ــی
و گمــ ــان میکنــ ــی بعد از رفتنــ ــت
مــ ــن تا همیشــ ــه تنــ ــها
منتظــ ــر قدمهای آرامــ ــت میمانــ ــم...
چه خیــ ــال پوچــ ــی...
فــ ــردای رفتنــ ــت
دیـ ـگر نه یــ ـادت هست نه خاطــ ــراتت...
نه میمیــ ــرم
نه حتــ ــی دلتنــ ــگ میشــ ــوم..
 
فــ ـــردای رفتنــ ــت
فقـ ــط مــ ــن هستم و زنــ ــدگی...
حالا اگر میخواهــ ـی بروی..
بــ ـــرو

 

دوباره مینویسم
دلم تنگ است
نه
به خودت نگیر
دیگر نوشته هایم
بوی تو را نمیدهد..
حالم آنقدر خوب است که دیگر
هوای دستانت به سرم نمیزند..
فقط چشمانت...
چرا با من حرف میزند؟
 

یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

جواب تماسم روبده...


جمعه 28 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

خواستم ببینمت
 
اما

 
  گفتی: قرارمان شب ها
 
شبی خواب تو را دیدم
 
زیباست؛ خواب تو هم حتی
 
                      چه پیشنهاد قشنگی
                     
 
باشد
                    
 
  قرارمان شب ها 
 

دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

 

اگر دنیاو زمونه مارو از هم جدا کرده،

ولی میدونم جای دیگه بهم میرسیم...

وتا رسیدن اون روز یاد تو تو خاطرم میمونه.

عاشقتم وعذاب برام هرچقدر سخت باشه شیرینه،

ومشکلات برام اسون میشه وقتی فکر تو ویادتو بامن باشه،

دوست دارم وکسی نمیتونه نظرم رو بخودش جلب کنه.

توی دلم فقط تو هستی کسی نمیتونه جاتو توی قلبم بگیره!

عشق من، فقط یه خواهش ازت دارم ...

اینکه همیشه مراقب خودت باشی تا دلم شور نزنه برای تو ...


یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

قصه ...

کسی غیر از تو نمونده اگه حتی دیگه نیستی

همه جا بوی تو جاری خودت اما دیگه نیستی

نیستی اما مونده اسمت توی غربت شبونه

میون رنگین کمون خاطـــرات عاشقونه

اخـــرین ستاره بودی تو شب دلواپســــــــی ها

خواستنت پنـــــــــاه من بود تو غروب بی کســــــی ها

لحظه هر لحظه پس از تو شب وگریه در کمیــــــن

تو دیگه برنمیگردی اخر قصه همینــــــــــه

میشکنم بی تو ونیستی به سراغم نمیایی

که ببینی بی تو میمیرم ونیستی

تو کجاییی تو کجــــایی که ببینی

شب بی عاطفه برگشت شب بعد از رفتن تــــــو

شب از نیاز من پر شب خالی از تن تــــــــو

باتو گل بود وترانه باتو بوسه بود وپرواز

گل وبوسه بی تو گمشد بی تو پژمرده شد اواز

Picture Hosted by Free Photo Hosting at http://www.iranxm.com/


شنبه 15 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

 

نــــــــــــــــــه

ایــــــــن رســــــــمـــش نیســـــــــــــــــــــت...!!!

دلم گرفته از خودم ...

خودم شدم اسیر قصه ی خودم

دعام کن...

 


پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

لحظه دیدار نزدیک است

لحظه دیدار نزدیک است

باز من دیوانه‌ام، مستم

باز می‌لرزد، دلم، دستم

 بازگویی در جهان دیگری هستم

های! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ!

های! نپریشی فای زلفکم را، دست!

و آبرویم را نریزی، دل

ای نخورده مست

لحظه دیدار نزدیک است

اخوان

 Picture Hosted by Free Photo Hosting at http://www.iranxm.com/


چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 


سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

باز هم بارون

بازهم بارون...بازم لبخند تو به زمین ای بهترین

بازم خاطرات عاشقی خیس میخورن وفراموش میشن...

صدای ناودون منو باخودش برد...به روزی که با هزار امید وارزو دلم رو دادم اون,

شونه به شونه کنار هم قدم زدیم...اون میگفت ومنو باخودش میبرد به شهر قصه ها...

هنوزم یادش تازست! ...من بودم واون بود ویه دنیا پاکی دلدادگی...

یه دنیا شور وشوق بهم رسیدن...باهم هم صداشدن ...همدم شدن...همقدم شدن....

صداش میپیچ تو گوشم که از فرداهای رنگارنگ میگفت...از ما شدن میگفت...

ولی حالا همون فرداست ... فقط من موندم یه کوچه خیس ...

بازم خاطرات عاشقی خیس خوردن ورفتن که فراموش بشن...

حالا نه دلتنگم نه گریونم نه خسته...فقط امید دارم

چون لبخند تو ای بهترین همراهم... پس باید خندید ورفت به فرداها

 


سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

تو رامن چشم در راهم

 

در آن نوبت که بندد دست نيلوفر به پای سر و کوهی دام.

گرم ياد آوری يا نه ، من از يادت نمی کاهم؛

تو را من چشم در راهم ...

 Picture Hosted by Free Photo Hosting at http://www.iranxm.com/

 

 

سلام بچه ها...قرار شده منو داداشی همدیگه ببینیم ...بعد از این همه مددت بعد از این همه دوری...وای باورم نمیشه...حتی میترسم تو خیالم بهش فک کنم نکنه باد خیالم رو به چشم حسود تقدیر برسون ...بازم مثل همیشه یه اتفاق بی افته که نشه همدیگه رو ببینیم ... برام دعا کنید...برامون دعا کنید من وداداش خسرو همیدیگه رو ببینیم...

وایییییییییییییییییییییی خداجونــــــــــــــــــــــــــــم ممنونم ... ممنونم خدا

دلم میخواد بیام توی اسمونت بغلت کنم محکم بوست کنم اینقد که مهربونی...دوســـــــــــــــــــــت دارم خـــــــــــــــــــــــــــــدای قشنگ ومهربون من.

تو را من چشم در راهم شبا هنگام


دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

شام ستاره ها

امشب تورا به مهمانی دلم دعوت میکنم

تورابه ضیافت شبانه... به هم اغوشی دلهایمان دعوت میکنم

سفره شام این ضیافت را...کاسه ایی از ستاره های امید...

من این ستارهارا از اسمان ارزوهایمان چیده ام.


دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

دستم به تو که نمیرسد...

hamtaraneh.com

 

دستم
به تو که نمی رسد،
فقط حریف واژه ها می شوم !
گاهی،
هوس می کنم،
 تمام کاغذهای سفید روی میز را،
از نام تو پرکنم …
تنگاتنگ هم،
بی هیچ فاصله ای !!
از بس،
که خالــی ام از تو …
از بس،
که تو را کـم دارم …
آخر مگرکاغذ هم،
زندگی می شود ؟

 


دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

برای بهترین داداش دوستت دارم

آبي باش...
 مثل آسمان...
تا عمري به هواي تو
"سر به هوا باشم"

><<><><><><><><><><><<><><<><<><><><><><><><><><><><><><><

دور دست جاييست كه تو نيستي... 
و اندوه يعني
لحظه اي كه بي حضورت ميگذرد...


><><><><><<><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><

نبودنت را دارم با ساعت شني اندازه ميگيرم...
يك صحرا گذشته است!!


<><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><>


جمعه 7 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

Hamtarane.com

سلام به همه اجیا وداداشی ناز ایرونی خودم.

بچه ها نظرتون راجب این کاریکاتور چیه؟؟؟...دوست دارم نظر بدید

فقط میخوام بگم که مارو ابن سینا ,زکریا, مولانا, حافظ, عطار... ایرانی کردن گذاشتن همه چشمها به سمت ماباشه همه به جایگاه ماغبطه بخورن . حالا ماچی داریم برای فرادی خودمون چی داریم بچه های ما میخوان به چیه ما بنازن؟...ما برای خودمون کی هستیم؟؟؟ خودمون نگاه کنیم فقط یه فکر تحریف شده غرب زده... ادعاهای تو خالی...فرهنگ برهنه...یه سینه دود خورده قلیونی...ما که فرزندان حافظ وسعدی هستیم ما که به وجود خیام وابو ریحان مینازیم چطوری میخوایم اسم اونارو زنده نگهبداریم... بیان اگه نمیتونیم شاعر دانشمند باشیم لا اقل بافهم درک وشعور تحصیلات بالای خودمون اسوه یی برای اینده گان باشیم ....نه با جشنای زیر زمینی ...نمادادن تن وبدن ...کشیدن قلیون ومصرف قرصایی که میخوان مارو روی این کره خاکی خراب کنن بزاریم دوباره چشم حسادتشون بترکه


جمعه 7 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

دلتنگم خدا

امروز قد  دنیای بزرگت دلتنگم...

میدونی دلتنگیام از کجا شروع میشه...

میدونی محتاجتم ولی سرم انداختم پایین باهات حرفی نمیزنم..

انگار میخوام تو سراغم بگیری تو نازم بکشی...

خداجون خیلی دلتنگتم...خیلی

بازم دارم با خودم باخودت لج میکنم...

بازم دارم عقب عقب میرم جلو ...مثل اون موقعه که بچه بودم

نمیخوام بدونم نمیخوام ببینم نمیخوام باشم...

خداجون قد یه دنیا دلتنگتم

دلم میخواست الان پیشم بودی تو بغلت قایم میشدم یه سیل اشک میریختم

دلم میخواستم شکایت میکردم بهانه میگرفتم وتو بامهربونی نوازشم میکردی

بایه لبخند قشنگت ارومم میکردی

بازم دلتنگتم... خیلی زیاد

خدا جون بیامنو دراغوشت بگیر.. نوازشم کن

منو ببر ...

بزار کنارت باشم...وقتی باتو ام خوشم

 


جمعه 7 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

Hamtarane.com

نظرت چیه؟؟؟...من که این عکس دیدم احساس نشاط وفعالیت بهم دست داد امید وارم برای توهم اینطور باشه اگه میخوای از این عکسابازم ببینی روی ادامه مطلب کلیک کن...



ادامه مطلب

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

به یک جای دنیا که رسیدی ...میفهمی

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
 
اونی که زود میرنجه
زود میره، زود هم برمیگرده.
اما اونی که دیر میرنجه
دیر میره، اما دیگه برنمیگرده.
.
.…..
به یک‏ جایی از زندگی که رسیدی
می فهمی رنج را نباید امتداد داد
باید مثل یک چاقو که چیزها را می‏برد و از میانشان می‏گذرد
از بعضی آدم‏ها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی.
…...
بزرگ‌ترین مصیبت برای یک انسان این است که
نه سواد کافی برای حرف زدن داشته‌باشد
نه شعور لازم برای خاموش ماندن.
…...
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم
بلکه مهم این است که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود دارد.

 


چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

گل یا پوچ ؟؟؟

شب بود تنها بودم داداشیsmsداد :ابجیییییییییییییییی ...ابجییی حوصلم سر رفته بگو چکار کنم
گفتم:داداشی چرا حوصله نداری بیا باهم بازی کنیم گل یا پوچ خوبه
جواب داد:ابجیییییی گل الان کجاست
خندم گرفته بود داداشی واقعا حوصله نداشت گفتم:گل تویی منم پوچم
بلا فاصله جواب داد:ابجی تو گلی من پوچ .ابجی تو خیلی گلی ودوست داشتنی...
 
 
hamtaraneh.com


ادامه مطلب

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

با تو ام ...باتو

با توام..."تو"

خود خود "تو"

تو که تمام ضمیرهای "-ِت"را به انحصار خودَت کشانده ای و عشق این و آن را به جان میخری

و عــــــــــــــــشـــــــ ق میکنی ...

میشوی بهانه ی شعر های این و بهانه ی اشک های آن ...

غزل غزل پیش میروی و تمام زیبایی های عالم را بنام خود مهر میزنی...

یک شب رقیب ماه شب چهاردهی و یک شب لطافت گل هارا مصادره میکنی....

یک دم نسیم بهار میشوی و یک دم ترنم باران

...یک نفس نجابت تاجیکی و یک نگاه الهه ی زیبایی....

یکی از تو جام می میطلبد و یکی لعل لب....یکی به خاطر تو بیستون میکند و یکی جان میدهد...

کیستی که هرشب معشوقه ی یک شاعر میشوی و استعاره ،استعاره،بیت هایش را شاه بیت میکنی....

کیستی که سیاهی چشم و شب موهایت شعر نازک خیالان را روشن میکند...


آنچنان که از تلخی هایت هم شیرین میسرایند؟!

با "تو"ام...."تو"یی که "نیما" هنوز "من چشم در راهم "را برایت زمزمه میکند...

"تو"یی که حافظ با آن همه وقارش هنوز برایت میخواند:

...ای پسته ی "تو"خنده زده بر حدیث قند/محتاجم از برای خدا یک شکر بخند ...

با "تو"ام....ای مخاطب زمینی تمام غزل های خیس...

یک بیت ایهام میشوی و عاشق بیچاره را در ابهام کلمات غرق میکنی...

...یک مصرع تلمیح میشوی و تمام عاشقانت را به رخ شاعر میکشی....

یک آرایه کنایه میشوی و به دل زخم خورده اش نمک میپاشی...

...یک واژه تضاد میشوی و شاعر را به اشکی غرق لبخند مینشانی...

"تو"ای که تمام غزل سرایان عاشقانه برایت غزل میسرایند....

غزل های من "تو" ندارد....

میگویند غزل های بی "تو"غزل نیست....

اگر زحمت نیست...گاه گاهی به دل من هم سری بزن....



چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

قلبت رو معاینه کن همیشه...

هرچند وقت یکبار قلبت را به فرشته ها نشان بده و از آنها بخواه قلبت را معاینه کنند.
دریچه هایش را، ورودی ها و خروجی هایش را و ببینند به اندازه ی کافی ذخیره شادمانی در قلبت داری یا نه!!
اگر ذخیره ی شادمانی هایت دارد تمام می شود باید بروی پشت پنجره و به آسمان نگاه کنی. آنقدر منتظر بمان و به آسمان نگاه کن تا بالاخره خداوند از آنجا رد بشود؛
آن وقت صدایش کن؛
 
به نام صدایش کن؛
او حتماً برمی گردد و به تو نگاه می کند و از تو میپرسد که چه می خواهی؟؟!
تو صریح و ساده و رک بگو.
هر چیزی که می خواهی از خدا بخواه. خدا هیچ چیز  خوبی را از تو دریغ نمی کند.
شادمان باش. او به تو زندگی بخشیده است و کمکت می کند که زنده بمانی. از او کمک بگیر.
از او بخواه به تو نفس، پشمک، چرخ و فلک، قدم زدن، کوه، سنگ، دریا، شعر، درخت... تاب، بستنی، سجاده، اشک، حوض، شنا، راه، توپ، دوچرخه، دست، آلبالو، لبخند، دویدن و ... عشق... بدهد.
آن وقت قدر همه ی اینها را بدان و آن قدر زندگیت را ادامه بده که زندگی از این که تو زنده هستی به خودش ببالد!!
 
دیگران را فراموش نکن

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

 
بافه های رویایم را

آنچنان بلند به هم می تنم

تا بتوانم از اعماق خیال

به بلندای واقعیت بکشانمت

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

دوست داشتن خود

دوست داشتن خود یعنی خود را همانطور که هستید بپذیرید. یعنی خود را در درد و لذت، در وحشت و شجاعت، در شکست و پیروزی دوست داشته باشید! یعنی با خود مهربان باشید و هرگز خود را به خاطر احساساتتان سرزنش نکنید!
 
دوست داشتن خود یعنی افتخار به شهامت خود برای گام نهادن در جاده رشد و تعالی! دوست داشتن خود یعنی به خاطر اینکه اینچنین روی تزکیه و تهذیب خود می کوشید به خود افتخار کنید! به خاطر تمام پیشرفتهایی که در زندگی انجام داده اید به خود افتخار کنید!
 
یعنی به خاطر خواندن کتابی مثل این کتاب و برای سایر گامهایی که در جهت بهتر شدن برمی دارید به خود افتخار کنید! به خاطر داشتن مشکلات، برخورد صادقانه با آنها و تسلیم آنها نشدن به خود افتخار کنید!
 
وقتی منبع لایزال عشق درون خود را کشف کنید، به آزادی بی انتهایی دست می یابید: آزادی عاشق بودن بدون توجه به شرایط زندگی، آزادی نوشیدن از جام عشق خود، چشیدن حلاوت آن و جشن گرفتن برای معجزه حضور آن در قلبتان!
 
 
پس برخیز! حرکت کن! اکنون نوبت توست!
 

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

زندگی را اغاز کن به امید خوبی ها

به امید بهترین ها

غلبه بر سختی ها

وایستادن برقله ی پیروزی ها

هرروز اغازی نو باش

نگذارسیلی روزگار تو رابه زانو دراورد

بمان ,برقرار

اسوه ایی باش در برگ ریزان ایام


سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

نمیدانی مگر دردم

hamtaraneh.com

نمیدانی مگر دردم ...نمیپرسی ز احوالم...

به دیدارم نمیایی...تو میخواهی فقط دردم

دیشب تو خواب ورویا بازم خیالت امد سراغم...فاصله ما خیلـــــــی زیاد بود تصویر قشنگت رو تاریک وتار میدیدم ...تو روبروم بودی ...ساکت و اروم...نه حرفی که ارومم کنه نه لبخندی که دل شادم کنه...انگار عجله داشتی برای رفتن...چقدر محتاجت بودم ...قلبم باتمام قدرت درسینه میکوفت تورو صدا میزد...محتاج شنیدن صدات...باتمام وجود تورا تمنا کرد...نفسم حبس شده بود...منم فقط نگاهت میکردم شاید شاید دلت با نگاهم نرم بشه برای رفتن بهانه گیری نکنه...ولی نه انگار نگاه عاشق من برای نگهداشتنت کافی نبود...تصویر قشنگت تاریک ترشد...هرچی سعی کردم این مه غلیظ فاصله رو کنار بزنم نشد...تو رفتی...چشم باز کردم...فقط من بودم واتاق تاریک...نگاه خیسم...


یک شنبه 2 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

دلتنگی شیرین

خودم رو تنها تر احساس میکنم ولی نمیدونم چرا این تنهایی وبا فکر اون بودن لذت بخش...انتظار سختی ولی دوستش دارم ...وچون دوستش دارم حتی با خیال اون تمام لحظاتم را سرکنم برام قشنگ...

کنارم باش...به یادم باش... مرا بارفتنت از تنهایی نترسان که باخیالت هم خوشم ...خوشم...خوش...

چقدر شیرین فکرت ...بودنت ...عشقت...دوست دارم تو قلب من فقط تویی ...تو!...حتی اگه از یادت برم...حتی اگه ...حتی اگه درد نبودت من رو بیمار کنه...حتی اگه طعم زندگیم تلخ بشه ...زهر بشه...بازم میگم دوست دارم...بزار تنها بشه قلبم. میدونم نبودت جونم میگیره کم کم ...ولی بازم دوست دارم واز تو دل نمیکنم...حتی اگه تو نباشی من نباشم...وایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی خــــــــــــــــدا چقدر عشقش لــــــــــــــذت بخشه ...نه یادت رو نه عشقت رو با تمام دنیا نمیدم...باتو میمونــــــــــــــــــم واسه همیشه ....واسه همیشــــــــــــــــه...بزارم دل خوش باشم باخیالت ...


شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

نمیدونم چکار کنم...

نمیدونم چکار کنم...

جایی هستم که باید انتخاب کنم... دو راه دارم...

اولی حرف دلم ,حرف دل هم که تضمینی نداره, یعنی واسه ادم نون وادب نمیشه...

دومی از هر لحاظ موقعیت خوبی داره ...میشه به اون اطمینان کردتکیه کرد ولی... ولی دلم باهاش نیست...ولی نمیتونم به امید اولی بشینم تمام موقعیتهایی که دارم به خیال اون رها کنم...

خدا جون چکار کنم.... شمای جای من بودین چکار میکردین میدونم شاید بگین سوال بی خودی مطرح کردم جوابش معلوم .... ولی دلم اروم نیست نمیدونم.... دلم میخواد کسی بامن حرف بزنه رانماییم کنه...

خدا جون تو راه درست جلو روم قرار بده... خدا جون کمکم کن...


شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

قدم زدن زیر بارون کنارتو

 

داداشی روزای خوبمون یادت نره ...خنده هامون یادت نره.... دلتنگیهامون ....گریهامون ...تنهایی هامون...که با وجود همدیگه پر میشد. بارویای قدم زدن زیر بارون روحمون پرمیکشید کنار همدیگه تو دم درمی ایستی تامن بیام دست تو دست همدیگه تا ته دنیا قدم بزنیم ...وقتی چشمام باز میکردم نه من بودم نه تو بودی نه خیابون فقط من بودم وچشمهای نمناکم .....
داداشی اگه من رفتم تو رفتی قول دادیم مواظب همدیگه باشیم .داداشی تو قول دادی مواظب خودت باشی مریض نشی که من از نگرانی دلم هزار راه وبیراه نره... منم قول دادم دیگه نگم این ابجیت خیلی نازنازی...
توهم قول دادی دیگه نگی داداشت قرازست...

چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

 

             مرامیبینی وهر دم زیادت میکنی دردم
                         ترامیبینم ومیلیم زیادت میشود هردم
           بسامانم نمیپرسی نمیدانم چه ســـــرداری
                            به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
 
_ داداشی دلم برات تنگ شده خیلی ای کاش میشد همدیگر ببینیم...
_ابجی منم دلم تنگ شده ولی افسوس که نمتونم بیام ببینمت.
((خیلی دلم گرفته بود چرا باید تو تهران بودی من اهواز ؟؟؟؟ دوست داشتم باهم میرفتیم بیرون میگفتیم میخندیدیم .وقتی فکر میکردم که باید یه روزی از تو خداحافظی کنم ودیگه باهم روزامون شب نکنیم دوست داشتم فریـــــــــــآد بزنم این دنیای نامرد نفرین کنم.... اخه چراااااااااااااااااااااااا دیگه تصمیم گرفتم به پایان راه فکر نکنم فقط بفکر امروزم باشم که داره از دست میره))
_داداشی من تصمیم گرفتم دیگه به اینده فکر نکنم چون فکر ازارم میده.
_باشه چه خوب ابجی گلم به خودش قول داده!! شب مهربان ترین ابجی دنیا بخیر خدا کنه امشب خوابت ببینم حداقل خودت را نمیبینم خوابت ببینم                23:59                 29\7\90

چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

خاطره اشنایی

 

یکسال پیش بود باهم اشناشدیم.... یادت هست ؟ اولش فقط تو داداش خسرو بودی منم ابجی الهه... چقد روزها زود میگذره یادم میادمیخواستی یخچال تو اتاقت رو تبدیل به دستگاه جوجه سازی کنی ,من تعجب کردم باخودم گفتم چه دل خوشی داره ...ولی دوست داشتم ببینم اخرش چی میشه تشویقت میکردم ,باذوق تمام کارهایی که میکردی توضیح میدادی برام جالب بود به پشتکاری که داشتی غبطه میخوردم. وقتی صدای جوجه های تازه از تخم درامده رو از پشت خط تلفن شنیدم کلی خوشحال شدم دوست داشتم جیغ بزنم بله تو تونستی بالاخره شد!!!! از اون موقعه به بعد دوست داشتم بیشتر باهات حرف بزنم چون از ادمای فعال خوشم می امد , میخواستم ببینم چی تو کله ات میگذره.... شوخی کردنت که یه دنیای دیگه ایی داشت ....گاهی ناراحت میشدم ولی یاد گرفتم باهر حرفی زود بهم نریزم چون از خودم نقطه ضعف نشون دادم....!

چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم

 

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
                         عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشـــم
با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود
                           بیچاره من که ساخته از آب و آتشـــــــــم
دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز
                      صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم
پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
                     عمریست در هوای تو میســــوزم و خوشـــــــــم

چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:,

  توسط الهه  |
 

 

 

 

hamtaraneh.com


سه شنبه 27 دی 1398برچسب:,

  توسط الهه  |
 


به وبلاگ من خوش آمدیدسلام به همه بچه های دل پاک ایرونی. من الهه هستم این وبلاگ رو راه اندازی کردم برای گفتن حرفهای ناگفته... برای گفتن خیلی از دلتنگیهایم... برای داداش خسرو که خیلی دوستش دارم کسی که نمادی از پاکی وبامعرفتی بود وهست
mahtab.shab11@yahoo.com

 

الهه

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خاطرات من و داداشی و آدرس eshghabadi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





vpnرایگان
شهرام آذروند
love
ستاره شب تاب
شهرام اذروند و روستای اولتان
ما دوتا عاشق
من عاشق او بودم او عاشق او
سایت خصصی انروید
مطالب جالب علمی وخواندنی
خودمونی
نقد وبرسی...دانلود نرم افزار
Bia2faz
دانلود کتاب
عصر اچ دو
عاشقانه1
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390

 

 

 

RSS 2.0
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 32
بازدید کل : 32475
تعداد مطالب : 32
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1

ابتدا نيت كنيد

سپس براي شادي روح حضرت حافظ يك صلوات بفرستيد

.::.حالا كليد فال را فشار دهيد.::.

براي گرفتن فال خود اينجا را كليك كنيد
دریافت کد فال حافظ برای وبلاگ

.: Weblog Theme By Blog Skin:.

 

شارژ ایرانسل

فروشگاه اينترنتي ايران آرنا

تفریح و سرگرمی

دانلود